آیین شیعه.......آفاق نور

آنچه انسان را از پوچی نجات میدهد دین و مذهب است و آنچه انسان را به مقامات معنوی بالا می رساند شیعه است

آیین شیعه.......آفاق نور

آنچه انسان را از پوچی نجات میدهد دین و مذهب است و آنچه انسان را به مقامات معنوی بالا می رساند شیعه است

زیدیه (بخش دوم)

 

 

 

 

کیسانیه یکی از فرقه‌های شیعی بودند. بنا به اعتقادات ایشان هرکس به امامت نامزد شود باید از فرزندان محمد حنفیه باشد وآنان کسانیه خلص هستند که به این اسم نامیده شده‌اند وبویژه مختاریه نام دارند. کسانیه درمورد خلافت پس از علی به چند گروه تقسیم می‌شوند.

1.     گروهی براین یقین هستند که محمد حنیفه پس از حسن وحسین امام بوده. (مختاریه)

2.     گروهی بر این باورند که محمد حنیفه مهدی موعود است.(کربیه)

3.     گروهی معتقد به امامت علی بن حسین زین العابدین پس از امامت محمد حنیفه هستند.

4.     گروهی معتقدبه امامت ابوهاشم عبداله بن محمد حنفیه پس از امامتش هستند.

5.     گروهی می‌گویند که امامت به وصیت ابوهاشم به محمد ابن علی ابن عبداله ابن عباس ابن عبدالمطلب رسیده است.(راوندیه)

6.     گروهی معتقدند که امام پس از ابو هاشم، بیان ابن سمعان تمیمی است.(بیانیه)

7.     آخرین گروه کسانی هستند که امام پس از ابوهاشم، عبداله ابن عمرو ابن حرب است.(حربیه)

محمد حنفیه (محمد بن‌حنفیه)، از فرزندان علی بن ابی‏طالب بود، که مادرش خوله حنفیه دختر جعفر بن قیس است و به همین جهت به این نام مشهور شده‌است. محمد در زمان حکومت عمر بن خطاب متولد شد (سال ۱۶ قمری) و در ایام حکومت عبدالملک بن مروان درگذشت (سال ۸۱ قمری). سن وی در هنگام وفات ۶۵ سال بوده و در بقیع دفن شده‌است.

وی مردی عالم و نیرومند بوده و در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان شرکت داشتند و پرچمدار سپاه علی بودند. بعد از شهادت علی در کنار برادران خود امام حسن مجتبی و سپس امام حسین بود و به علت معلولیت و فلج دستان نتوانست در واقعه کربلا حاضر شود.

فرقه کیسانیه او را امام و مهدی آخرالزمان می‌دانستند. بیشتر اعضای این فرقه بعد ها به عباسیان یا دیگر فرقه های شیعه پیوستند. مختار بن ابی‌عبیده ثقفی که بعدها به خونخواهی حسین بن علی قیام کرد خود را نماینده محمد حنفیه در کوفه معرفی کرد.

طایفه بنی حنیفه

محمد حنفیه، از فرزندان علی بن ابی‏طالب، مادرش خوله از طایفه بنی حنیفه بود. این طایفه از طوایفی بودند که علی بن ابی‏طالب را حق می‌دانستند و به ابوبکر اعتقاد نداشتند. پس از وفات پیامبر اسلام، خالد بن ولید، مأمور ابوبکر برای جمع آوری زکات به میان این طایفه رفت و ایشان به او زکات ندادند. خالد برگشت و گفت: آنان زکات ندادند و از دین برگشته‌اند. ابوبکر خالد را به همراه نیروهای جنگی به سوی آنان فرستاد. خالد آنها را فریب داد، خلع سلاح کرد، شبانه همه مردانشان را کشت، زنانشان را اسیر گرفت و به مدینه آورد. در همان شب که رئیس این طایفه را کشت، به زن او تعدی کرد و عمر بن خطاب اصرار داشت که خالد را بکشند ولی ابوبکر مانع شد.

پس از آنکه زنان و دختران را به مدینه آوردند، مسلمانان پیرو ابوبکر تصمیم گرفتند که دختران و کنیزان را بخرند. طلحه و زبیر برای خرید یکی از دختران که خوله نام داشت جلو آمدند ولکن آن دختر نپذیرفت و پس از اتفاقاتی، علی بن ابی‏طالب آن دختر را به عقد خود درآوردند. علی بن ابی‏طالب، خوله را به عنوان برده نخرید بلکه او را به عنوان دختر آزاد عقد کرد. طایفه بنی حنیفه از طوایف یمنی است و چون خوله از بنی حنیفه است به این جهت او را حنفیه می‌گویند و اگر مرد باشد حنفی می‌گویند

نظرات 2 + ارسال نظر
مداربسته جمعه 1 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:16 ب.ظ http://artancctv.com/

ممنون از مطلبت
عالی بود

سیما جمعه 1 دی‌ماه سال 1391 ساعت 03:20 ب.ظ http://link118.com

سلام وبلاگتو دیدم ما سایتی طراحی کردیم که در اون می تونی وبلاگت رو ثبت کنی و تبادل لینک کنی دعوت می کنه که به سایت ما تشریف بیارید با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد