آیین شیعه.......آفاق نور

آنچه انسان را از پوچی نجات میدهد دین و مذهب است و آنچه انسان را به مقامات معنوی بالا می رساند شیعه است

آیین شیعه.......آفاق نور

آنچه انسان را از پوچی نجات میدهد دین و مذهب است و آنچه انسان را به مقامات معنوی بالا می رساند شیعه است

اختلاف شیعه وسنی3




5. قرائت سوره سجده دار در نماز

از دیگر اختلافات میان شیعه و سنی در مسئله نماز،‌ جواز یا عدم جواز قرائت سور عزائم در نماز است.


شیعیان بر این باور هستند که خواندن سوره سجده دار،‌ موجب بطلان نماز است،‌ چرا که خواندن چنین سوره ای،‌ لزوم سجده رفتن هنگام نماز را در پی دارد که کاری اضافه بوده و موجب بطلان نماز است و اگر به سجده نرویم، مرتکب کار حرامی شده ایم.

در این باره زراره از امام صادق علیه السلام،‌ این روایت را نقل کرده است:


«لاتقرأ فی المکتوبة بشیء من العزائم فانّ السجود زیادة فی المکتوبة»

«در نماز چیزی از سوره های سجده دار را نخوان؛ چرا که سجده {ناشی از قرائت سوره سجده دار} امری زائد در نماز است.»

امّا اهل سنت خواندن سوره­های سجده دار را در نماز جایز می دانند. در این باره آنها به سیره خلفا عمر بن خطاب و عثمان و نیز سیره صحابه همچون ابوهریره تمسک می­کنند که در نمازهای خود، سوره سجده دار را خوانده و در همان حال سجده کردند.

6. تعداد تکبیرات در نماز میت


یکی از واجبات مورد پذیرش تمام مسلمانان،‌ خواندن نماز بر جنازه میت است. افزون بر آن، فقهای شیعه سنی هر دو بر وجوب کفایی نماز میت تأکید کرده اند. آنچه که مورد اختلاف قرار گرفته است،‌ تعداد تکبیرات نماز  میت است.

فقهای شیعه بر این باور هستند که پنج تکبیر در نماز میت باید گفته شود.[در این باره مرحوم کلینی و شیخ طوسی روایات فراوانی را از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام نقل کرده­اند. از جمله اینکه امام صادق علیه السلام،‌ از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است که فرمودند:

«ان الله تبارک و تعالی فرض الصلاة خمسا و جعل للمیت من کل صلاة تکبیرة»]

«خداوند تبارک و تعالی پنج نماز را واجب  کرد و برای میت از هر نماز یک تکبیر قرار داد»

همچنین امام باقر علیه السلام می فرمایند:


«ان رسول الله(ص) صلی علی ابنه ابراهیم و کبر خمسا»

«پیامبر اکرم(ص) بر پسرش ابراهیم نماز خواند و چهار تکبیر گفت.»


در مقابل فقهای اهل سنت بر خلاف شیعه، تنها چهار تکبیر را در نماز  میت واجب می دانند. در این باره شافعی پس از بیان روایتی از ابوهریره، فتوا به لزوم چهار تکبیر در نماز داده است.[ همچنین محیی الدین النووی در کتاب المجموع، عمل عمر بن خطاب،‌ عبدالله بن عمر و زید بن ثابت را خواندن چهار تکبیر در نماز میت دانسته است. همو از زید بن ارقم و ابن مسعود قول به وجوب گفتن پنج تکبیر را نقل کرده در حالی که از ابن عباس و انس بن مالک نظریه وجوب سه تکبیر را نقل می کند.

در همین راستا،‌ بخاری در کتاب خود بابی را با عنوان «باب التکبیر علی الجنازة اربعا» مطرح کرده و روایاتی را نقل کرده که سیره پیامبر گرامی اسلام بر خواندن چهار تکبیر در نماز میت بوده است.[از جمله این روایات،‌ روایتی است که ابوهریره نقل می کند. در این روایت آمده است که پیامبر اکرم(ص)، در نماز میت نجاشی،‌ چهار تکبیر را ادا نمود.]


آنچه در مقابل نظریه اهل سنت می توان گفت، اشاره به اختلافات موجود در منابع سنی است که خود آنها نظریه وجوب پنج تکبیر و حتی سه تکبیر را نیز از بزرگانی همچون ابن مسعود و ابن عباس نقل کرده­اند.

روزه در سفر

شیعه و سنی مطابق با آیات قرآن کریم،‌ فتوا به وجوب روزه در ماه مبارک رمضان داده اند. اما آنچه موجب اختلاف در واجب الاهی شده است،‌ مسئله وجوب امساک و یا افطار برای مسافر در ماه مبارک رمضان است.

شیعیان با پیروی از آیات قرآن کریم و روایات رسیده از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام، بر این باور هستند که روزه مسافر باطل می باشد.

شیخ طوسی در این باره می نویسد:


«کل سفر یجب فیه التقصیر فی الصلاة یجب فیه الافطار»

«هر سفری که در آن، قصر نماز  واجب  باشد، افطار در آن نیز واجب است.»

قرآن کریم راجع به این مسئله می فرماید: «من کان مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر»]


در این باره یحیی بن ابی العلاء از امام صادق روایت نقل می کند که فرمودند: «روزه­دار مسافر در ماه رمضان  مانند مفطر در وطن است. سپس فرمودند که مردی نزد پیامبر اکرم(ص) آمده و گفت: آیا در ماه رمضان هنگام مسافرت،‌ روزه بگیرم؟ حضرت فرمودند: نه. مرد گفت: این کار برای من آسان است. حضرت فرمودند: خداوند با حکم به افطار در ماه رمضان نسبت به مریضان و مسافران امت من،‌ تصدّق کرده است،‌ آیا کسی دوست دارد که وقتی به کسی صدقه ای داد،‌ آن صدقه را پس دهند.»

امّا پیشوایان و فقهای اهل سنّت در این مسئله بر این باور هستند که مسافر در ماه رمضان، می تواند روزه بگیرد و می تواند افطار کند. محیی الدین النووی شافعی، مالک،‌ ابوحنیفه و احمد حنبل و نیز جمهور از صحابه و تابعین را بر این نظر دانسته است.


اهل سنت در این باره به روایاتی از رسول گرامی اسلام(ص) تمسک می کنند. از جمله این روایات،‌ روایتی است که عایشه می گوید:‌ حمزة‌ بن عمرو الاسلمی در سفر حج از پیامبر اکرم(ص)، سوال کرد:‌ «اصوم فی السفر؟ قال:‌ ان شئت فصم و ان شئت فافطر؟»

«آیا در سفر روزه بگیرم؟ فرمود: اگر خواستی روزه بگیر و اگر خواستی افطار کن.»

بررسی نظریه اهل سنت

با مراجعه به منابع روایی اهل سنت روشن می شود که روایات موجود در آن منابع،‌ بر دو دسته است. دسته نخست،‌ دلالت بر جواز روزه در مسافرت دارد و دسته دوم دلالت بر عدم جواز مسافرت در ماه رمضان دارد.

از روایات دسته دوم می توان به این روایات اشاره کرد:


الف. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «لیس من البر الصوم فی السفر»

«روزه در هنگام مسافرت،‌ نیکی نیست.»

ب. در سفر فتح مکه به پیامبر اکرم(ص) خبر دادند که عده ای از مسلمانان روزه گرفته اند. حضرت دو بار فرمودند: «اولئک العصاة اولئک العصاة»[ «آنها گناهکاران هستند».

گفتنی است که در سنن ترمذی این  حدیث،‌ صحیح شناخته شده است.]

با توجه به این روایات،‌ دیگر نمی توان به طور قطعی گفت که مسافر می تواند در ماه رمضان روزه بگیرد.

خمس

از جمله واجبات مشترک میان مسلمانان،‌ مسئله خمس است. مسلمانان مطابق با آیه کریمه «واعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل»[پرداخت خمس را واجب می دانند. اما در اینکه متعلق خمس چه مواردی است، میان شیعیان و اهل سنت اختلاف وجود دارد.

شیعیان بر این باورند که خمس در هفت مورد واجب است که یکی از آنها همان غنیمت حاصل از کسب و کار و تجارت است. شیخ طوسی در این باره  می نویسد:

«یجب الخمس فی جمیع ما یستفاد من ارباح التجارات و الغلات و الثمار ... و لم یوافقنا احد من الفقهاء»]

«در تمام آنچه که از سود تجارات و غلات و میوه ها و ...  به دست می آید‌،‌ خمس واجب است و در این مسئله هیچ یک از فقها {ائمه چهارگانه اهل سنت} با ما موافق نیستند.»

در این باره روایات فراوانی از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شده است. سماعة‌ می گوید که از امام کاظم علیه السلام راجع به خمس سوال کردم. ایشان فرمودند:

«فی کل ما افاد الناس من قلیل او کثیر»]

«خمس در تمام چیزهایی است که مردم سود برده اند چه کم و چه زیاد»

امّا اهل سنت اگر چه خمس را به عنوان واجب الاهی می پذیرند، اما آن را در موارد معدودی همچون غنائم حرب،‌ معدن و گنج واجب می دانند و هرگز ارباح تجارات را مشمول خمس نمی دانند.


نکته  قابل توجه اینکه فقهای اهل سنت،‌ اساسا در کتب فقهی خود،‌ کتاب و باب مستقلی برای مسئله خمس تصنیف نکرده اند و در لابه لای بحث از زکات و یا جهاد از آن نیز بحثی به  میان آورده اند. [و حتی شافعی در کتاب خود، الام، با وجود آنکه بر این باور شده است که آل محمد(ص) در زمان آن حضرت، به جای صدقه، خمس دریافت می کرده اند،‌ ولی همو از مسئله خمس به طور مستقل بحث نکرده است.

طواف نساء

یکی از واجبات بسیار مهم مسلمانان، حج خانه خداست که بر هر فرد مستطیع واجب است. خداوند متعال نسبت به بپاداشتن فریضه حج تأکید فراوانی داشته است. حج مانند هر فریضه دیگری دارای واجبات و مستحباتی است که از جمله امور مهم در حج، طواف خانه خداست. طواف خود انواع و اقسامی دارد و در این باره میان شیعه و سنی اختلافاتی وجود دارد. عمده اختلاف میان شیعه و سنی راجع به مسئله طواف نساء است.

شیعه بر این باور است که طواف نساء در دو مورد واجب است: اوّل در حج تمتع،‌ پس از پایان اعمال حج و دوّم درعمره مفرده پس از اعمال مفرده.

شیعه معتقد است که حلیت جماع با همسر برای حاجی تنها پس از انجام طواف نساء مشروع و ممکن است.]

مطابق با روایات شیعی،‌ مسئله طواف نساء حتی در حج حضرت آدم علیه السلام[ و حضرت نوح علیه السلام[ نیز وجود داشته است.


امّا در فقه اهل سنت اساسا سخنی از طواف نساء‌ به میان نیامده است و در مقابل از طواف قدوم، طواف افاضه و طواف وداع بحث شده است.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد